دوری هیچ وقت نمی تواند عامل فراموشی شود
حتی اگر این دوری همیشگی باشد ..........
....ارزو میکنم یه روزی پست قبلیمو پاک کنم.....
......نه از وبلاگ بلکه از ذهنم..........
مگه همش ادم باید از حرف زدن بعضیا بفهمه باید بره؟؟
نه اصلا......
باید از رفتارش فهمید.....ار تغییر رفتارش.....
به قول عموم سعی نکن چیزی رو که نمیشه رو هی تغییر بدی.....میگفت:دوست مثل خونه میمونه....باید هر از گاهی باز سازیش کنی......اونم با حرف زدن......مثل سر پناه میمونه.....تو روزای بارونی.....
وقتی در میزنی درو باز نمیکنه خودت باید تا تهشو بخونی.........وقتی این طوریه باید ولش کنی و بری...بری یه خونهی دیگه.......
من با همهی حرفاش موافقم الا جز این حرف اخرش......مگه میشه ؟؟
نمیونم اما باید بشه و الا من مریض میشم......
خدا تمام کسایی که من دوسشون داشتمو.........
میزارم میرم......وقتی بود نبودت واسش یکسان باشه و حتی بودنت زجر اور.........
خدابا هر کسی و که دوست دارم.......
پ.ن:خودش خوب میدونه......:)وقتی حرف میزنم تنها جوابش لبخنده.....:)
امروز نمیدونم چرا این همه استرس دارم...از نوع خوبش.....نمیدونم چرا خود به خودی خندم میگیره.....میرم تو فکر ....گوشیم و بر میدارمو از دیگران میپرسم چی کار کنم....میخوام فرق داشته باشم.....یعنی فرق داشته باشه........نمیدونم.....اخه اون واسه من خیلی مهمه...خیلی......
اوف.....بیخیال همه چی شدم....فقط دارم از 1هفته ی پیش به ای موضوع فک میکنم.....هر چی میگیرم....نه هیچ کودومشون خوب نیستن.....نه تنها این موضوع منو درگیر کرده بلکه اطرافیانم و دوستای نزدیکم بهم میگن چی شد فکراتو کردی؟؟:)
این طوری نمیشه باید خودش بهم بگه....اما چه جوری بگم بهش؟؟؟؟:(